بهزاد جواخات:

امروزه غزل، زبان زندگی مدرن نیست

امروزه غزل، زبان زندگی مدرن نیست

جاویدانی: چهارمین نشست مجازی از مجموعه برنامه سخن؛ جستاری در ادبیات و شعر پارسی با موضوع شعر امروز در سایه شعر روز گذشته، عصر روز سه شنبه 8 تیر ماه در خانه هنرمندان ایران اجرا شد.



به گزارش جاویدانی به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در این برنامه فاطمه عرب زاده به گفت و گو با مریم جعفری آذرمانی، شاعر و پژوهشگر حوزه شعر و بهزاد خواجات، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه شعر پرداخت.
در ابتدای این جلسه مریم جعفری آذرمانی درباره تاثیرپذیرفتن شاعران معاصر از عظمتی که جامعه ادبی برای شعر کهن قائل است، بیان کرد: اگر از چشم انداز شاعر نگاه نماییم، قاعدتاً شاعر مدعی است که خلاقیتی بوجود می آورد و در دسترس مخاطب قرار می دهد. بدین سبب هر شاعری قائل به این است که خودش نوآوری هایی می کند و این مساله نیز درست است. یعنی ما در هر سطحی از شاعری این را می بینیم. این طور نیست که حتما آن شاعری که به نوآوری معروف شده، فقط او باشد که نوآوری می کند. به هر حال هر انسانی بمحض این که تصمیم می گیرد شعری را بنویسد و در آن حالت قرار می گیرد، محال است که چیز جدیدی نگوید. هر چقدر که عبارات گفته شده باشد، باز آن حس و حالی که او دارد حرف جدیدی خواهد زد. حالا به اینکه ارزش ادبی آن چقدر باشد، کاری نداریم.
وی افزود: از دید مخاطب، اگر آن مایه های کلاسیک را در شعر امروز نداشته باشیم، به هر حال مخاطب اصلا نمی تواند ارتباط بگیرد و به نظر من این امکان پذیر هم نیست. مثلاً شما فرض کنید می خواهید متنی بنویسید فارغ از اینکه می خواهید غزل هم نباشد که مسئله پیروی از سعدی و... را تداعی نکند، مثلا شعر سپید یا عنوان جدید دیگری را انتخاب می کنید. شما ناچار هستید که یکسری تصاویر را که ارتباطی با گذشته دارند بیاورید. چون اگر شما کاملاً بخواهید یک اثری که تمام تصاویر و عبارتش نو باشد را ارائه بدهید، چه بسا که مخاطب اصلاً نتواند ارتباط برقرار کند. یعنی حتما باید یک تداعی هایی در متن باشد.
وی افزود: به هر حال عبارت «در سایه شعر دیروز» ممکنست به غرور ادبی شاعران بر بخورد، شاعر نوعی. چوم هیچ شاعری دوست ندارد در سایه آثار دیگر باشد، در عین این که معترف است که به هر حال ادامه آنها است.
جعفری آذرمانی درباره معیار سنجش اشعار اظهار داشت: ما ناچار هستیم که معیارهایی قرار دهیم، به جهت اینکه بحث ادبی نماییم. یعنی اگر من شخصاً با شما درباره تصویر و نحو زبان شعر صحبت کنم، ما ناچاریم که یک معیاری را تعریف نماییم. این معیارها به طور معمول انگار قبلا جواب پس داده اند و اعتماد بیشتری را جلب کرده اند. مثلا ما می خواهیم درباره غزل صحبت نماییم قاعدتاً اسم سعدی می آید. یکی از معیارها سعدی است. یکی از معیارها حافظ است. چه بسا برخی معیار را غزل های عطار بگیرند، مخصوصاً از جهت فرم عمودی که دارد. ما ناچار هستیم که این معیارها را داشته باشیم. اما این که شاخص ترین غزل سرا را حساب نماییم، من فکر می کنم در مقاطع مختلف متفاوت می باشد.
این پژوهشگر شعر معاصر اظهار نمود: من معتقدم با زبان کهن نمی گردد، حرف نو زد. نگاهی که فضا را به شکل کلی می بیند ممکنست چیزهایی را برجسته ببیند -نه به خاطر این که آنها واقعاً برجسته اند، آنها برجسته شدند- و می آید آنرا به بقیه آثار تعمیم می دهد.
وی ادامه داد: خیلی وقت ها می بینیم زمانی مانند ۲ یا ۵ سال طول می کشد که یک شاعر به عرصه برسد و این جرأت را برای ارائه آثارش پیدا کند. شاعران خوبی هستند ولی آنقدر وسواس دارند که دیر آثارشان را ارائه می دهند. ما مجموعه این ها را باید ببینیم و بعد تصمیم بگیریم که آیا شعر معاصر کاری کرده یا نکرده و بعد آنرا بیان نماییم. من فکر می کنم تا حدی واسطه هایی که باید آثار را درست به مخاطب برسانند درست کار نمی کند و در حقیقت اصلاً یک جاهایی کار نمی کند.
همین طور در بخش دیگری از این جلسه بهزاد جواخات عنوان کرد: یک شاعر ممکن است۴۰-۵۰ سال شعر بگوید که اوج و فرود دارد. یک شاعر را باید در روند خودش بررسی کرد. شاعرانی که هنوز خوانده می شوند، روی پا هستند و پیش می روند، کسانی هستند که فرهنگ شعر دوران را بر دوش خودشان حمل می کنند.
وی ادامه داد: اصولاً شاعرانی که با گذشته و سنت، قطع ارتباط می کنند، شاعرانی هستند که شکست می خورند. باید با سنت رابطه دیالکتیک داشت. یعنی گرفت، داد، برخورد داشت، اصلاح کرد، پذیرفت، رد کرد. نه این که فقط این شعر و این تفکر سنتی است. این طور نیست. پنجره های مختلفی است که آدم می تواند باز کند و از آن تنفس کند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: افتخار به گذشته و احضار گذشته به امروز به مدلول تایید آن نیست، به مدلول این است که باارزش است، کارکردهایی داشته که در زمان خودش موفق بوده و ما این کارکردها را به امروز می آوریم تا بتوانیم از آنها یاد بگیریم و استفاده نماییم.
وی درباره گرایش باردیگر شاعران بخصوص در دهه نود به فضای شعر سنتی بیان کرد: من گمان می کنم به صورتی یک استراتژی برای ارتباط با خواننده باشد وگرنه امروزه غزل، زبان زندگی مدرن نیست اما چون هنوز عده ای می گویند و عده ای می خوانند، باید باشد.
وی افزود: در کشور ما جریان های هنری تمام نمی شوند. همدیگر را کنار هم تحمل می کنند و پیش می روند. مثلاً در غرب وقتی رمانتیسیسم به وجود می آید دیگر کلاسیسیسم نیست، وقتی سورئالیسم به وجود می آید دیگر رمانتیسیسم نیست. چون غرب این ها را از زیرینه اجتماعی و با تحولات سیاسی طی کرده و مصرف کرده است. ولی در کشور ما چیزی مصرف نمی گردد. درباره این که چرا اقبال نشان داده می شود، شاید عده ای فکر می کنند راه خلوتی است به جهت اینکه بتوانند موفق شوند.


منبع:

0.0 / 5
1115
1400/04/11
06:00:32
تگهای خبر: دانشگاه , زندگی , فرهنگ , كهن
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۵
جاویدانی