نگاهی به رمان عربی خاك ؛

دربست قبرستان!

دربست قبرستان!

جُرم از نظر روان شناسی و انسان شناسی، تجلی عینی تمایلات شریرانه است. جرم صورت عینیت یافته نیرویی است که می خواهد اضطراب و وحشت بیافریند و یا برعکس، واکنشِ عملیِ انسانی است که گرفتار دهشت شده.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: رمان «خاک» نوشته حسین المطوع و ترجمه اصغر علی کرمی، بهار امسال (۱۴۰۱) در ۲۴۶ صفحه و بهای ۸۷ هزار تومان توسط نشر نگاه منتشر گردید. حسین المطوع نویسنده، شاعر، منتقد ادبی و عکاس کویتی متولد ۱۹۸۹ است. او دو رمان و دو داستان کوتاه منتشر نموده است. در سال ۲۰۱۹، داستان کوتاه او «رؤیای همزن سیمان بودن را می بینم» برنده جایزه کتاب شیخ زائد برای ادبیات کودک شد. این داستان فرصت ترجمه و انتشار به زبان های انگلیسی، فرانسوی، اوکراینی و ایتالیایی ترجمه شد. المطوع قبل از این که به داستان و رمان روی بیاورد، فعالیت ادبی خودرا در ادبیات به عنوان شاعر در سال ۲۰۰۹ شروع کرد.
سمیرا هوری، شاعر و منتقد ادبی یادداشتی را در تحلیل این رمان برای مهر ارسال کرده که مشروح آن در ادامه می آید:
حسین المطوع متولد ۱۹۸۹ نویسنده و پژوهشگر کویتی است که تألیف آثار مختلفی را در دو بخش ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات بزرگسال در کارنامه خود دارد. او جوایزی مثل «جایزه شیخ زائد آل نهیان» را در بخش کتاب کودک از آن خود کرده است و آثارش به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است. رمان «خاک» یکی از رمان های حسین المطوع در زمینه داستان بزرگسال است که توسط مترجم شناخته شده ادبیات عرب؛ اصغر علی کرمی به فارسی برگردانده شده و بتازگی در اردیبهشت ماه امسال از طرف «انتشارات نگاه» به چاپ رسیده است.
رمان «خاک» داستان پسری به نام «فهد» است که در پی اختلافات خانوادگی با پدر و برادر خود و کسب استقلال مالی و معیشتی، خانواده خودرا ترک می کند و به کار در قبرستان شهر مشغول می شود. او به عنوان دستیار در کنار مردی به نام «حجی سعد» کار غسالی را شروع می کند. «فهد» به عنوان یک کاراکتر پویا و روایت ساز، با شخصیت پردازی بسیار عالی حسین المطوع، در فراز و نشیب اتفاقات داستان آرام آرام به یک قاتل سریالی تبدیل می شود و حوادث هولناک و تأثیرگذاری را رقم می زند.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر شخصیت «فهد» و تبدیل او به یک جنایتکار
جُرم از نظر روان شناسی و انسان شناسی، تجلی عینی تمایلات شریرانه است. جُرم، صورت عینیت یافته آن نیرویی است که می خواهد اضطراب و وحشت بیافریند و یا برعکس، واکنشِ عملیِ انسانی است که گرفتار دلهره و دهشت شده است. جنایت، هولناک ترین و شوم ترین شکل جُرم است و وحشت بیشتری می آفریند. اما جنایت هیچ گاه بی خود اتفاق نمی افتد و عوامل و علل متفاوت و بی شماری بر وقوع آن مؤثر است. شخصیت «فهد» در رمان «خاک» تحت تأثیر عواملی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت به یک جانی تبدیل می شود. عواملی که هوشمندانه توسط نویسنده در دل داستان قرار داده شده است و خواننده آگاه با نظر به علم روان شناسی و جامعه شناسی می تواند به آنها پی ببرد.
مواجهه با خشونت در زمان کودکی
شخصیت «فهد» در هفت سالگی بیننده صحنه ای است که پدرش گوسفندی را قربانی می کند. ذبح گوسفند برای یک کودک با روحیات و تصورات مهربانانه و شکننده، نه به مدلول قربانی دادن که به مدلول کشتن یک موجود زنده است. اما این خشونت به تماشا منتهی نمی گردد. پدر «فهد» در هشت سالگی چاقو را به دست او می دهد و ذبح گوسفند به امر پدر توسط پسرک انجام می شود. روان شناسان معتقدند که سنین کودکی با اهمیت ترین دوران برای تثبیت مسائل در ذهن انسان است. اتفاقات و آموزش هایی که در کودکی یک فرد صورت می گیرد، تا سال ها فراموش نمی گردد. ذبح گوسفند در کودکی «فهد» نه فقط یک واقعه خشونت آمیز بلکه یک آموزش خشن از طرف پدرش و یک تمرین برای کشتن است.
اختلافات و تنش های خانوادگی
خانواده اولین و با اهمیت ترین کانون اجتماعی است که هر فردی در زندگی خود در آن قرار می گیرد، رشد می کند و تربیت می شود. اگر کانون خانواده بهر دلیلی با ناامنی، نقص و عدم تعادل درگیر باشد، اعضای خانواده به ویژه فرزندان را که درحال بالیدن و یادگیری در این محیط اجتماعی هستند، با مشکل مواجه می کند. شخصیت «فهد» در رمان «خاک» با دعوا، سرکوب و تبعیض در خانواده روبه رو است. حتی اگر ادله واضحی در خصوص تبعیض میان «فهد» و برادرش وجود نداشته باشد، کنش ها و برخوردهای متفاوت والدین «فهد» با او و برادرش سبب کشمکش، رنجش و بهم ریختگی روان «فهد» است که با جدا شدن او از خانواده و اشتغال در قبرستان، تشدید می شود.
قدرت طلبی و میل به رهبری و ترقی
سرکوب ها و تبعیض های خانوادگی عقده خوداثبات گری را در «فهد» به وجود می آورد. او تمام تلاشش را می کند که توانمندی های خودرا به دیگران ثابت کند و به عنوان یک فرد مهم و قدرتمند در شهر خود شناخته شود. او کم کم تغییراتی را در محل کار خود یعنی قبرستان به وجود می آورد و دریافت هدایا و تحفه را از طرف خانواده های افراد متوفی بی اعتبار می کند و مبادلات پولی را که سال ها بود با کشیده شدن دیوار در اطراف شهر و قطع ارتباط با خارج از شهر منسوخ شده بود، به جریان می اندازد. وقتی آرام آرام این تغییرات در تمام شهر تسری پیدا می کند، نقدینگی وارد چرخه اقتصاد می شود و کسب وکارها رونق تازه ای می یابد، «فهد» ادعا می کند که باید از او به عنوان بنیان گذار این امور نام برده شود. او همین طور با تعیین نرخ های جزئی در مورد اعمال کفن ودفن و تغییراتی در تعداد دفعات شستشوی میت و تعداد لایه های کفن پیچی، به اعتقادات و رسوم مردم دست می برد؛ چیزی که سال ها ثابت بود و هیچکس شهامت ایجاد تغییر و نگاه کاسب کارانه به آن نداشت. این قدرت طلبی، بلندپروازی و جسارت به خودی خود بد نیست، اما در فردی با لطمه ها و رنج های روحی و روانی می تواند مشکل ساز باشد و حتی زمینه های وقوع بزه را فراهم آورد. گزاف نیست اگر بگوییم زمانی که «فهد» صاحبکارش «حجی سعد» را در مشاجره ای به قتل می رساند، ناخودآگاه تحت تأثیر همین حس قدرت خواهی و خوداثبات گری است تا حرف و نظر خودرا برای رییس خود (فردی بالاتر از خود) به کرسی بنشاند.
تأمین معاش و خدمت گزاری مرگ
در رمان «خاک» مردم شهر درگیر بیماری کشنده و فراگیری شبیه طاعون می شوند که موجب می شود کار «فهد» (غسالی و کفن ودفن) رونق پیدا کند. بعد از کشف دارو و فروکش بیماری، به سبب کاهش مرگ ومیر و مراجعات به قبرستان، تامین معاش برای «فهد» دشوار می شود. بدین سبب یکی از قوی ترین انگیزه های این شخصیت برای قتل، فراهم کردن نان شب و گذران زندگی است. او بعد از هر قتل، به غسالخانه بازمی گردد و منتظر می ماند تا جنازه را برای کفن ودفن به قبرستان بیاورند. در حقیقت در قاموس «فهد» وقتی مرگ از عملکرد خود بازمی ماند، خودش باید دست به کار شود و نقش مرگ را ایفا کند تا قبرستان بدون میت و خاک بدون خوراک نماند. در بخش هایی از رمان، «فهد» مرگ را تنها اصل و واقعیت جهان معرفی می کند و کارکنان قبرستان را کارگران و خدمت گزاران مرگ می شمرد.
انگیزه انتقام جویی
در زمانی که کار قبرستان رونق می گیرد، «فهد» پول های زیادی را در یکی از قبرهای خالی برای خود مخفی می کند، اما روزی توسط دستیاری که استخدام کرده بود به سرقت می رود. در ادامه داستان «فهد» دستیارش را به قتل می رساند، همسر دستیارش را چون اتفاقی شاهد قتل بود می کشد و پدر دستیارش را چون مدیر چشمه آب شهری بود و پول های دزدیده شده در کار رونق چشمه سرمایه گذاری شده بود به قتل می رساند. در حقیقت سه جنایت در اثر پول پرستی و انتقام جویی رخ می دهد.
قطع تعلقات عاطفی نسبت به زندگی، خانواده، دوستان و همشهریان
شخصیت «فهد» در اثر تفکرات فلسفی خاص خود درباره اصالت و ارجحیت مرگ، اختلافات خانوادگی و فراز و نشیب حوادث داستان، آرام آرام باقی مانده پیوندهای عاطفی و انسانی خودرا نسبت به زندگی، خانواده و همشهریان از دست می دهد. به همین دلیل، شبی مخفیانه و بی رحمانه خانه پدری خودرا به آتش می کشد و خانواده اش را می کشد. اوج این تراژدی فجیع و نهایت قساوت قلب «فهد» زمانی است که به آب خوراکی شهر مرگ موش می ریزد تا تمام مردم شهر را به دست بوسی مرگ بفرستد.
میل به بازی و نیاز روحی به سرگرمی و تفریح
«فهد» در قبرستان زندگی می کند، بیشتر وقت خودرا در طول شبانه روز آنجا می گذراند و غسالی می کند و حداقل مراوده و معاشرت را با دیگران دارد. بدین سبب بدون اینکه خودش آگاه باشد، به اوقات فراغت، به یک سوپاپ اطمینان روحی و روانی برای تخلیه، به یک کار مفرح احتیاج دارد. او به قتل مانند یک سرگرمی نگاه می کند. گواه این مطلب هم جعبه کوچکی است که با خود به همراه دارد و در آن کاغذهای ریزی را که رویشان شیوه های مختلف کشتن آدم ها را نوشته نگه می دارد. او درست مثل یک بازی مقتول های مورد نظرش را شکار می کند، سپس یکی از کاغذها را از درون جعبه انتخاب می کند و او را به همان شیوه نوشته شده روی کاغذ می کشد.

0.0 / 5
449
1401/05/08
13:09:25
تگهای خبر: آموزش , تفریح , زندگی , سرگرمی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۳
جاویدانی