عباس شاه زیدی با جاویدانی مطرح كرد؛
تحریف هایی در شعر آیینی می بینم که ناراحت کننده اند شعر خوب عرق ریزی روح است
به گزارش جاویدانی، عباس شاه زیدی شاعر آیینی اظهار داشت: بعضی وقت ها تحریف هایی در بعضی شعرها می بینم که بچه شیعه از خواندنش ناراحت می شود. می گویم تو اگر در محضر خود امام حسین (ع) بودی، می توانستی این شعر را بخوانی؟
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: عباس شاه زیدی شاعر با سابقه و آیینی اصفهان است که اخیرا ششمین مجموعه شعرش را با نام «به افق باران» منتشر نموده است. به افق باران در ۹۶ صفحه و توسط انتشارات سوره مهر به بازار نشر عرضه شده است.
به بهانه انتشار این مجموعه شعر با شاه زیدی گفتگو کردیم.
متن مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
* آقای شاه زیدی، شما با این که شاعر پر کار و با سابقه ای هستید، چندان در فضای رسانه ای حضور ندارید. پس ابتدای صحبت ضروری است یک معرفی از خودتان داشته باشید!
بله، عباس شاه زیدی، متولد اصفهان هستم. بیشتر در فضای غزل کار می کنم و تمرکز و توجهم بیشتر روی شعر آیینی است. درس حوزه را سطح سه خوانده ام و بعد در دانشگاه کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را گرفته ام. در اصفهان هم ده سال است که دبیر انجمن شعر جوان هستم. این انجمن شنبه ها در خانه هنرمندان برگزار می گردد و از جلسات زیر نظر حوزه هنری اصفهان است. در این نشست هم اغلب شاعران جوان می آیند و با آنها کار می نماییم و خداراشکر خیلی مشتاقانه هم در این نشست حضور پیدا می کنند. این جلسه یکی از جلسات خوب و موفق اصفهان است و خوشحالم با شاعران جوان کار می کنم.
* در حوزه نقد ادبی هم فعالیتی داشتید؟
بله. هم پژوهش، هم نقد ادبی. روی بسیاری از کتاب ها مقدمه نوشته ام و مقالاتی راجع به اصفهان، شاعران اصفهان و… دارم.
* در رابطه با کتاب «به افق باران» صحبت نماییم. این کتاب چه قالب هایی دارد؟ فقط غزل است؟
بیشتر مربع ترکیب و غزل و چهارپاره است. البته یک مثنوی هم در این کتاب دارم.
* کتاب چندم شماست؟ چه شد تصمیم گرفتید آنرا چاپ کنید؟
این کتاب ششم من است. کنگره ای بود که من در آن شعرخوانی کردم و بعضی دوستان از دفتر آفرینش های ادبی حوزه هنری در آن حضور داشتند. پس از شعرخوانی لطف داشتند و گفتند اگر مجموعه شعر آماده داری برای ما بفرست.
* حال و هوا و مضمون شعرهای کتاب چیست؟
شعرهای این کتاب آیینی هستند، ولی با یک تفاوت عمده با دیگر مجموعه شعرهای آیینی. من در این کتاب بیشتر به حضرات و مباحثی که برای آنها کمتر شعر نوشته شده است، توجه داشتم. مثلاً مبحث نهج البلاغه، مبحث حسینیه، حضرت نرجس خاتون، خطبه حضرت زهرا (س)، حضرت خدیجه (س)، حضرت وهب نصرانی، حضرت حمزه (ع)، حضرت ابوطالب (ع) و امام باقر (ع). اینها موضوع هایی است که اگر شما در فضای شعر آیینی بگردید یا نیست، یا اگر باشد بسیار کم است. انرژی کار را روی این موضوع گذاشتم و بیشتر شعرها در رابطه با عزیزان یا موضوع هایی است که کمتر به آنها پرداخته شده است.
* پس ما در این کتاب با شعرهایی روبرو می باشیم که کمتر می خوانیم.
بله. بیشتر این شعرها را هم در دهه گذشته، مداحان ایران خوانده اند. یعنی شعری است که وقتی خواننده آنرا می خواند می گوید این شعر قبلا به گوش من خورده است. مجموعه ای است که مردم با آن آشنا هستند. من خیلی سال بود که این شعرها را نوشته بودم، ولی در چارچوب یک کتاب منتشر نشده بودند.
* در رابطه با کتاب های پیشین هم توضیح می دهید؟
اولین مجموعه من سال ۸۵ چاپ شد؛ کتاب «در حوالی اشراق». مجموعه دوم را تکا منتشر نمود که به چاپ سوم هم رسید؛ کتاب «به کسی دل باخته ام». بعد کتاب «پرسه های بی پایان» را فصل پنجم چاپ کرد. پس از آن یک مجموعه به نام «این شعر مرا کشت» در سال ۹۴ منتشر گردید که این نخستین مجموعه تمام آیینی من بود. این کتاب کاندید دریافت جایزه قلم زرین هم شد. سال ۹۵ هم یک مجموعه دوبیتی چاپ کردم به نام «دوبیتی های من عین لهوف اند». این کتاب یک بازخوانی شاعرانه از مقتل لهوف سید ابن طاووس بود.
خداراشکر آن کتاب هم همان سال از سوی نهاد کتابخانه های کشور بعنوان کتاب سال عاشورایی انتخاب گردید. پس از کتاب من دیگر من کاری نداشتم و بیشتر مشغول تدریس و پژوهش و اینها بودم، تا این که کتاب به افق باران پس از چندسال اخیرا انتشار یافته است.
* چه شد سراغ موضوع هایی رفتید که معمولاً در رابطه با آن شعر نمی گویند؟ تجربه نوشتن این نوع شعر می تواند هم سخت باشد هم آسان. سخت از این جهت که کسی در آن تجربه ای نداشته و آسان از این جهت که شاعر می تواند بنای نویی بسازد و کار جدیدی کند. در رابطه با این تجربه می گویید؟
اول این را بگویم که شعرهای بیشتری در این حال و هوا داشتم ولی به خاطر هزینه های نشر و کاغذ و… به من اجازه ندادند که بیشتر از ۱۰۰ صفحه شعر انتخاب کنم. خصوصیت اصلی این کتاب، شعرهای خاص آن است. مثلاً ما راجع به خطبه حضرت زهرا (س) کار مستقل نداریم. راجع به حضرت وهب نصرانی که تنها چند روز مسلمان می شود و در کربلا شهید می شود و یکی از افتخارات داستان عاشورا است، شعر زیادی نداریم. من دغدغه ام این بود که چرا همه شعرهای ما باید تنها منحصر به امیرالمومنین (ع) باشد؟ یا فقط جهت حضرت زهرا (س) باشد؟ البته اینها خوب است؛ خیلی هم خوب است.
در همین کتاب هم من برای حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) شعر دارم. ولی موضوعات دیگری هم هستند که باید به آنها دقت نماییم. دغدغه من هم موضوع هایی بود که کسی به آنها نپرداخته است. با عنایت به این که من هم تجربه دانشگاه و هم تجربه حوزه را دارم و مطالعات تاریخی و دینی ام هم نسبتا خوب است، تلاش کردم با عنایت به آن یافته ها برداشت های هنری و ادبی ام را بنویسم.
من دغدغه ام این بود که چرا همه شعرهای ما باید تنها منحصر به امیرالمومنین (ع) باشد؟ یا فقط جهت حضرت زهرا (س) باشد؟ البته اینها خوب است؛ خیلی هم خوب است. در همین کتاب هم من برای حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) شعر دارم. ولی موضوعات دیگری هم هستند که باید به آنها دقت نماییم. دغدغه من هم موضوع هایی بود که کسی به آنها نپرداخته است.
* با عنایت به این که تجربه زیادی در شعر آیینی و دینی دارید، به نظرتان امروز شعر آیینی چه وضعیتی دارد؟
درباره خودم می گویم؛ من همیشه این طور بودم که وقتی می خواهم شعر بگویم، اول فکر می کنم آیا می توانم این شعر را در حضور همان کسی که شعر را برایش نوشته ام، بخوانم؟ اصطلاحا رویم می شود؟
همیشه این طوری به قضیه نگاه می کنم. بعضی وقت ها که قصوراتی در شعرهای آیینی دوستان می بینم، به آنها می گویم حضرت عباسی اگر خود امام زمان (عج) اینجا بودند، بدون تپق این شعر را می خواندی؟
* هم ایرادهای زبانی و هم ایرادهای محتوایی؟
بیشتر ایرادهای محتوایی مد نظرم است. ایراد زبانی که اگر کسی داشته باشد، مشکل شاعری خودش است. البته آن هم مهم می باشد ولی حرف من روی محتوا است. بعضی وقت ها تحریف هایی در بعضی شعرها می بینم که بچه شیعه از خواندنش ناراحت می شود. می گویم تو اگر در محضر خود امام حسین (ع) بودی، می توانستی این شعر را بخوانی؟ باید به این دقت نماییم.
وقتی می خواهم شعر بگویم از خودشان کمک می گیرم. می گویم آن چیزی را که دوست دارید من بگویم، به دلم بیندازید و کمک کنید. تا امروز هم کمک شده است. ضمن این که این طور شعر گفتن حس خیلی قشنگی هم دارد. وقتی برای بزرگی شعر می گویی که کسی برایش شعر نگفته است، ذوق می کنی نخستین نفر هستی که برایش شعر نوشته ای. البته من ادعا نمی کنم تنها کسی هستم که برای این عزیزان شعر گفته ام. ما استاد سازگار را داریم که واقعا موضوعی نیست که در آن شعر نگفته باشند. یا جناب آقای لطیفیان. ضمن این که ما کسی نیستیم که برایشان شعر بگوییم. این خاندان، خاندان نبوت و امامت هستند که خدا برایشان آیه نازل کرده است.
* بله ولی حس لذت بخشی است که برای پدر امیرالمومنین (ع) شعر بنویسی. درست است؟
بله. خیلی خوب است. ضمن این که نباید قضیه را سطحی نگاه نماییم. باید خیلی وقت و انرژی بگذاری تا کار خوب بنویسی. شعر خوب، عرق ریزی روح است.
* در سالهای اخیر بعضی جشنواره ها به شکل موضوعی برای همین چهره ها که کمتر به آنها پرداخته شده، برگزار می شوند؛ مثل جشنواره مادرانه با مبحث حضرت نرجس خاتون. بی تعارف بپرسم که شعرهای این کتاب را به خاطر جشنواره نوشتید یا دغدغه شخصی بود؟
خودم از موسسین همین جشنواره مادرانه که گفتید، بودم. سال جاری هم مقرر است چهارمین دوره با مبحث نرجس خاتون مادر امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) برگزار گردد. اما هیچوقت برای جشنواره شعر نگفته ام. یعنی به نیت جشنواره نگفته ام. اگر می گفتم هم اشکال نداشت؛ اگر درست و خوب می گفتم. ولی من خودم برای جشنواره شعر نگفته ام.
* از این جهت پرسیدم که وقتی خود شاعر به شکل شخصی و با حال معنوی و دلی سراغ موضوعی می رود، حال و هوای شعرش خیلی متفاوت است با زمانیکه به خاطر جشنوراره سراغ آن مبحث می شود. قبول دارید؟
بله. جایی احساس مسئولیت می کنم و خلأیی می بینم. بعضی شخصیت ها هستند که دیگر موضوعات و چهره ها را تحت الشعاع قرار می دهند. من دوست داشتم کنار شعرهای آیینی معمول برای حضرات معصومین (ع)، سراغ دیگر موضوعات و چهره ها هم بروم. وقتی یک مبحث را دوست داری و بعد نهایت عرق ریزی روحت را برای نوشتن آن شعر تجربه می کنی، اولا این اتفاق پیش آن شخص خیلی پرارزش است و دوما خودت را اقناع می کند و به یک لذت معنوی می رسی. من دنبال این شیرینی هستم.
* از میان شعرهای این کتاب کدام را دوست دارید؟
شعرها مثل بچه آدم هستند. آدم نمی تواند بگوید کدام بچه ام را بیشتر دوست دارم. ولی در این کتاب یک شعر با عنوان «یابن الصحیفه» برای حضرت امام باقر (ع) دارم که خیلی دوستش دارم. ما در رابطه با ایشان هم خیلی اهمال کرده ایم. همینطور برای حضرت ابوطالب پدر امیرالمومنین (ع) خیلی قصور داشته ایم. در یکی از همین شعرها گفته ام که «باید بشود این همه تقصیر تلافی». ما اشتباه کردیم که سراغ خیلی از موضوعات نرفتیم. ولی من شعری را که در این کتاب برای امام باقر (ع) دارم خیلی دوست دارم.
یابن الصحیفه! از تو معالم درست شد
در محضر تو این همه عالم درست شد
* نکته ویژه یا جامانده ای هست بخواهید در رابطه با این کتاب یا شعر آیینی بگویید؟
نه. فقط به شاعرانی که می خواهند به فضای شعر آیینی بیایند سفارش می کنم یک اشراف هزارساله به ادبیات فارسی داشته باشند. همینطور جدا از این، مطالعات دینی و اسلامی خوبی داشته باشند که خدانکرده چیزی ننویسند که هم سبب پشیمانی خودشان بشود و هم انحرافی ایجاد نماید.
منبع: جاویدانی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب