سرامی مطرح كرد؛

اعتقادات دینی خیام در رسالاتش آمده است

اعتقادات دینی خیام در رسالاتش آمده است

به گزارش جاویدانی، قدمعلی سرامی با اشاره به این که خیام رسائل مختلفی به نثر دارد، اظهار داشت: خیام در این رسالات حرف های دلش را زده و آنجا ما می فهمیم مرد خداپرستی بود.



به گزارش جاویدانی به نقل از مهر، قدمعلی سَرّامی استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی در عرصه زبان و ادبیات فارسی، در دوازدهمین جلسه از درس گفتارهای «سعدی خوانی»، که توسط دفتر تقدیر زبان فارسی حوزه هنری برگزار گردید، اظهار داشت: معتقدم در فرهنگ ایرانی پس از اسلام پنج چهره بی همتا داریم که من از آنها درکتابی که هنوز منتشر نشده به عنوان «پنجه آفتاب» یاد کرده ام؛ آن پنج چهره فردوسی و خیام و مولانا و سعدی و حافظ هستند.
وی افزود: این پنج چهره در عین حال که آدم هایی مختلف و متنوع هستند اما همه به شکلی نشان می دهند که وحدت در کثرت متجلی می شود و کثرت راهی جز بازگشت به آن گذشته ندارد. همانطور که مولانا گفته است: «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش».
این استاد دانشگاه خیام را شخصی بی مثال عنوان نمود و اظهار داشت: خیام، آدمی است که متوجه دوگانگی های همه پدیدارهای عالم شده است. البته فقط خیام نیست که متوجه این دوگانگی شده است.
سَرّامی با اشاره به این بیت از حافظ «مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب / چون نیک بنگری همه تزویر می کنند.» اظهار داشت: این که می گویند حافظ به واعظین انتقاد کرده، آن انتقادی نیست که ما سراغ داریم بلکه واقعیت کل عالم را اینگونه می پندارد.
وی افزود: این عالم برمبنای اندیشه زروانیسم، که اولین آیین ایرانی و به مدلول اصالت زمان است، ناگزیر است که دو رو و دو رنگ باشد و خدعه داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادبیات اضافه کرد: زمان ذاتیتی دارد که هیچ کدام از ما نمی شناسیم و دانشمندان هم نمی شناختند؛ حتی ملاصدرا که یکی از بزرگترین خردمندان مسلمان است و دراین زمینه هم کتاب نوشته است.
سَرّامی با اشاره به این که زمان مؤبد و مؤذل است و هیچ گاه نیست که نبوده باشد و یا که نباشد اظهار داشت: زمان چنان ناشناس است که دو صفت باری تعالی ازلی و ابدی است. این صفت، درگیر ماده وانرژی نیست و نمی توانند در عناصر جدول مندلیف بگذارند.
وی با اشاره به این که زمان مرئی و پدیدار نیست، اظهار داشت: خیام این حقیقت را، که درک اولیه فرهنگ ایرانی است، به خوبی درک کرده است.
وی افزود: در فرهنگ ایرانی چیزی زیباتر از وقت نیست؛ بنا بر این کلمه «حال» به مدلول لحظه و الان را از عربی گرفته و تبدیل به لذت بردن کرده است.
سَرّامی در ادامه این بیت: «عاشق و رِند و نظربازم و می گویم فاش / تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام» ازحافظ را خواند و سپس اظهار داشت: با آنکه حافظ می داند که رندی صفتی منفی است و مدلول عامیانه اش نان به نرخ روز خوری است اما می گوید: «حافظم در مجلسی دُردی کشم در محفلی / بنگر این شوخی که چون با خلق، صنعت می کنم.».
وی در ادامه با اشاره به این که خیام هم به دورنگی عالم توجه دارد اظهار داشت: خیام می گوید این عالمی که همه بد جلوه می کند و حقه بازی است، بدان که همه این ناقلایی ها و شگفت کاری ها، کار عشق است. وی سپس این رباعی از خیام را خواند: «سردفتر عالم معانی عشق است / سربیت قصیده جوانی عشق است / ای آنکه نداری خبر از عالم عشق / این نکته بدان که زندگانی عشق است.».
این نویسنده اظهار داشت: اگر در زندگی عشق نباشد، واقعاً ادامه پیدا نمی نماید. این که هنوز آدم ها ازدواج می کنند، نشان دهنده سلطه عشق است.
وی با اشاره به این که خیلی از آدم ها خیام را ملحد تصور می کنند، اظهار داشت: صادق هدایت در مقدمه مبسوط کتاب معروف ترانه های خیام اهتمام بر این داشته که ثابت کند خیام اعتقاد دینی نداشته اما خیام در پی مبارزه با دیانت نیست و در تأیید آن هم تبلیغی نمی کند بلکه می گوید: «می خوردن و شاد بودن آیین من است / فارغ بودن ز کفر و دین دین من است / گفتم به عروس دهر «کابین تو چیست؟ / گفتا «دل خرم تو کابین من است.»
سرّامی افزود: حافظ هم در این زمینه می گوید: «حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو / که کس نگشود و نگشاید، به حکمت این معمّا را.».
این استاد دانشگاه زبان و ادبیات فارسی با اشاره به این که خیام رسائل مختلفی به نثر دارد اظهار داشت: خیام در این رسالات حرف های دلش را زده و آنجا ما می فهمیم که خیام مرد خداپرستی است و اعتقادتی را که همه دارند او هم دارد اما در عین حال متضاد آن اعتقادات را هم اعلام می کند.
سرّامی در آخر ضمن اشاره به اندیشه اعتقاد به زوال پذیری عالم در اندیشه خیام و فردوسی و دیگر بزرگان اشاره کرد: از خیام و فردوسی یاد گرفته ام که در زندگی دو منطق برای زیستن نیاز داریم و حرف های ضدونقیض را فقط در کتاب ها و آثار نمی خوانیم بلکه این ضدونقیض ها در خود ما هم هست. این جهان از اضداد آفریده شده و از آگاهی شروع شده و به آگاهی می پیوندد و این دوگانگی در آن رسوخ کرده است. اگر در اثری تناقض پیدا نکنیم، آن اثر مشکل دارد و اگر یک رنگ باشد، بدانید که با ریاکاری و تظاهر خیلی سنگین توأم است. تمام آثار حافظ دلالت بر دوگانگی دارد و می گوید: «یک قِصّه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب / کز هر زبان که می شنوم، نامکرّر است.» این یعنی تمام متکثرات عالم در عین حال وحدت دارند.
این نشست ها، هر دو هفته یک دفعه، شنبه ها از ساعت ۱۶ تا ۱۸ توسط دفتر تقدیر زبان فارسی حوزه هنری و با ارائه قدمعلی سَرّامی، استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و پژوهشگرایرانی در عرصه زبان و ادبیات فارسی، در سالن سلمان هراتی حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، روبروی کوچه پورموسی برگزار می گردد و عموم علاقه مندان و پژوهشگران جهت شرکت در این جلسات می توانند درسالن سلمان هراتی حوزه هنری حضور یابند.

0.0 / 5
434
1403/02/31
12:44:25
تگهای خبر: دانشگاه , زندگی , شركت , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۵
جاویدانی